البته سخنان امام در مورد اين دو برادر ملاك عمل تمام مسلمين است هر كسى بايد از زيادهروى و افراط در برنامه زندگى مثل علاء بن زياد و از تفريط روش زندگى دنيا مثل عاصم خوددارى و كاملاً پرهيز نمايد و در امور دنيا و اعمال آخرت هميشه ميانه روى و حد وسط را اختيار كند، پيشوايان ما اين معنا را در دو جمله مختصر روشن نمودهاند كن لدنياك كانك تعيش ابداً و كن لاخر تك كأنك تموت غداً148 چنان بدنيا اهميت بده، مثل اينكه هميشه در او زيست و زندگى خواهد نمود، و بر آخرت چنان باش مثل اينكه فردا خواهى مرد. بنظر حقير اول اين هر دو جمله از على (عليه السلام) در كلمات قصار نهج البلاغه با عبارت واعمل لدنياك و هكذا و اعمل لاخرتك وارد شده است.
گرچه تاجائيكه تاريخ و مشاهدات روزمره نشان ميدهد، همواره بشر نسبت به جنبه مادى و دنيوى و جنبه معنوى و اخروى راههاى افراط و تفريط را پيموده و قضاوت بىمطالعه و يكجانبهاى درباره آنها نموده است.
گروهى بنام درويش و رياضتكش بطور كلى جنبههاى مادى و جسمانى را مهمل و ناديده گرفته و با خوردن علف بيابان و خوردن يك خرما در يك روز يا چند روز و پوشيدن لباسهاى مندرس و خانه بدوشى اكتفا كرده و باصطلاح خود را از هرچه رنگ پذيرد رها ساختهاند.
براى زيادى اطلاع به تذكرة الاولياء عطار مراجعه فرمائيد.
در مقابل عدهاى هم بطور كلى معنويات و جنبههاى روحانى را كنار گذاشته چهار نعل بطرف ماديات و امور ناپايدار دنيا تاخته و تمام چيزهائيكه مربوط بمعنويات است بباد استهزاء گرفتهاند.
در عصر ما نيز كشتى طوفان زده زندگى فرزندان آدم در اين دو قطب مخالف و در حال غرق شدن است طايفهاى بقول خودشان سرگرم رياضت و تقويت روح و تهذيب نفس بوده بكارهاى لازم زندگى بانظر تحقير مينگرند و جمعيت زيادى هم آنچنان سرگرم ماديات گشتهاند كه بطور كلى معنويات و جنبههاى روحى را قربانى هوسبازيها كرده و از سعادتهاى درخشان معنوى محروم ماندهاند...
انبياء و ارباب وحى مخصوصاً پيغمبر اسلام دستورالعملهائيكه براى خوب زيستن جامعه بشريت آوردهاند. در همه موارد اصل موازنه و تعادل را در بين اين دو جنبه ناديده نگرفته بلكه موازات و تعادل اين دوجنبه را توصيه فرمودهاند. اسلام در عين حاليكه مظاهر زندگى اين دنيا را بى ثبات و نسبت بارزشهاى معنوى ناچيز و متاع آخرت را پايدار ميداند، معالوصف باين منطق تكيه ميكند والبتغ فيما اتاك الله الدار الاخرة و لاتنس نصيبك من الدنيا و احسن كما احسن الله اليك و لا تبغ الفساد فى الارض ان الله لايحب المفسدين (قصص 77).
بوسيله آنچه خدايت داده آخرت داده آخرت را بجوى و نصيحت را از زندگانى اين جهان فراموش مكن و چنانچه خدا با تو نيكى كرده تو هم نيكى كن، و بردور فساد مگرد، زيرا خدا مردم مفسد و بدكار را دوست نميدارد.
اسلام درباره ارضاء تمايلات و لذت بردن كه يكى از خواستههاى فطرى بشر است، نه تنها موافقت نموده بلكه آنرا از شئون سعادت و خوشبختى مردم شناخته است البته بارعايت شرائط و حدوديكه بدون آنها مايه نكبت و بدبختى فراهم آيد و تاروپود سعادت انسان برباد رود و امنيت و آزادى از جامعه رخت مىبندد.
اسلام علاوه بر منع لذاتى كه جهان متمدن آنرا ممنوع شناخته است لذتى را كه منافى با اصل ايمان و توقى و مخالف سجاياى اخلاقى و فضائل انسانى باشد نيز ناروا و ممنوع اعلام كرده است فقط لذاتى را كه موجب زيان و ضرر مادى و معنوى نيست مانند زن مطيع خوش صورت و غذاى لذيذ و لباس قشنگ و خانه زيبا و وسيع، مركب خوب، رفاه مالى، مناظر زيباى طبيعت و صدها امور ديگر مانند آنها كه مايه لذت و وسيله ارضاء شهوات و غرائز حيوانى است، اجازه داده و مايه خوشبختى تلقى كرده است.
براى نمونه بعضى از آيات و احاديث بعرض خوانندگان گرامى ميرسد:
امام صادق (عليه السلام) فرموده است: ان الله جميل يجب الجمال و التجمل و يبغض البؤس و البائس فانالله اذا انعم على عبده بنعمه احب ان يرى عليه اثرها قال قيل كيف ذالك قال ينظف ثوبه و يطيب ريحه و يجصص داره و يكنس افتئه خدا زيبا است و زيبائى را دوست دارد و گرفتگى را دشمن دارد زيرا وقتيكه خداوند بر بنده خود نعمتى داد و دوست دارد اثرات آن نعمت را در او ببيند، پرسيدند اثر نعمت چيست؟ فرمود بنده لباسش را نظيف كند، عطر استعمال نمايد، خانهاش را گچكارى كند و جلو منزلش را تميز نگهدارد (ج 1 وسائل ص 307 احكام ملابس)
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم): ان من سعادت المرء المسلم الزوجه الصالحه و المسكن الواسع و المركب الهنىء والولد الصالح:
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: از سعادت مرد مسلمان زن شايسته، خانه وسيع، مركب مطابق ميل و فرزند صالح است (انوارالحكمه للراوندى).